حقیقت-اصرار می کنید که حق با شماست وطرف دیگر اشتباه میکند.
سرزنش-تقصیر را به گردن طرف مقابل می اندازید.
شهادت- مدعی هستید که یک قربانی بی گناهید.
تحقیر-طرف مقابل را به صرف اینکه مطابق میل شما کار نمی کند سرزنش می کنید.
توقع-بی آنکه خواسته خویش را مطرح کنید خود را شایسته برخورد بهتر می دانید.
در ماندگی-تسلیم می شوید و روزنه امیدی نمی بینید.
انکار-عصبی بودن رنجیده بودن و اندوه خود را انکار می کنید وحال آنکه وضع ظاهر شما درست خلاف ان را نشان می دهد
.
پرخاشگری انفعالی-یا حرفی نمی زنید یا با لحن تمسخر و طنزحرف می زنید. درب اتاق را به هم می کوبید و خارج می شوید.
سرزنش خویش-به جای برخورد با مسئله طوری رفتار می کنید که انگار آدم بد وحشتناکی هستید.
کمک کردن-به جای توجه به افسردگی رنجش یا خشم طرف مقابل می خواهید با حل مسئله به او کمک کنید.
طعنه-کلمات یا لحن صدای شما از خصومت یا تنش حکایت دارند که نمی خواهید آنرا آشکارا باز گو کنید.
قربانی کردن دیگران-معتقدید که گرفتاری از ناحیه طرف مقابل شماست و تقصیری متوجه شما نیست.
حالت تدافعی-هر گونه تقصیر خود را کتمان می کنید و مدعی می شوید که کار شما بی اشکال است.
پاتک-به جای تصدیق احساسات طرف مقابل جواب انتقاد او را با انتقاد می دهید.
رد گم کردن- به جای توجه به مسئله از بی عدالتی های گذشته حرف می زنید.
از حال بد به حال خوب(دیوید برنز)
کلمات کلیدی: