اغلب افکار منفی مسبب احساس نا خوشایند ما می شوند در اینجا به ذکر ده خطای شناختی می پردازیم.
1_تفکر همه یا هیچ:با مسائل مطلق برخورد می کنیدو همه چیز را سفید یا سیاه می بینید.مثال:با خوردن یک قاشق بستنی فکر می کنید برنامه لاغری شما دود شده رفته هوا.
2_تعمیم مبالغه آمیز:هرحادثه منفی را شکستی همیشگی می پندارید.مثال:هر حادثه منفی را شکستی تمام عیار وتمام نشدنی تلقی می کنید.پرنده به شیشه اتومبیل دانشجوی مشروطی می خورد. او با افسردگی می گوید چه بد شانس هستم پرنده ها همیشه به شیشه اتومبیل من می خورند.
3_فیلتر ذهنی:به جنبه های منفی می اندیشید و از کنار جنبه های مثبت بی تفاوت می گذرید.شبیه چکیدن یک قطره جوهر که در بشکه آبی ممکن است چکیده شود.
4-بی توجهی به امر مثبت:اصرار دارید که موفقیت هایتان بی ارزش هستند.با بی ارزش شمردن تجربه های مثبت اصرار برمهم نبودن آنها داریدو می گویید هر کسی می تواند هر کسی می تواند این کار را انجام دهد.
.
5_نتیجه گیری شتابزده:الف:ذهن خوانی:بدون بررسی کافی نتیجه می گیرید که کسی در برخورد با شما واکنش منفی نشان می دهد.ب:پیشگویی:پیش بینی می کنیدکه اوضاع بر خلاف میل شما درجریان خواهد بود.بدون هر گونه بررسی می گویید آبرویم رفت.
6_درشت نمایی:حوادث را بدون توجه به تناسب ان در نظر می گیرید.درباره اهمیت مسائل و شدت اشتباهات خود مبالغه می کنید.
7_استدلال احساسی:با توجه به احساس خود نتیجه گیری می کنید. از سوار شدن در هواپیما می ترسم پس حتما پرواز با هواپیما بسیار خطر ناک است.
8_عبارتهای باید دار :با کلمات باید ونباید از خود یا دیگران انتقاد می کنید.
9_برچسب زدن :خطاها را به حساب شخصیت خود می گذارید. به جای اینکه بگویید اشتباه کردم می گویید اشتباه کار هستم یا بازنده ام.شما با کاری که می کنید تفاوت دارید.
10_شخصی سازی و سرزنش: گناهها را به گردن می گیرید و خود را به خاطر کاری که مسئول آن نبوده اید سرزنش می کنید. مثال :پسرم درس نمی خواند این نشان می دهد که من مادر بدی هستم.(دیوید برنز)
کلمات کلیدی: