• وبلاگ : مدرسه راهنمايي متقين كافشان
  • يادداشت : يك روز زندگي
  • نظرات : 0 خصوصي ، 8 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + منيره احمدي 
    اوايل جنگ ايران و عراق بود هواپيما هاي عراقي بود هواپيماهاي عراقي به شهر هاي كشورمان حمله ميكردند در همان روز ها خلبان نيروي هواييارتشبا شجاعت هواپيماهاي خود را به پرواز در مي اوردند ان ها هم مثل ديگر رزمندگان ارتش #سپاه و بسيج شروع با جنگيدن با دشمن كردند ان موقع بود كه هواپيماهاي سرتيپ حسين لشگري هدفدشمن قرارگرفت و سقوط كرد او اسير دشمن شد اسيري كه 18 سال سال در زندان هاي عراق مقاومت كرد سرتيپ لشگري از اين 18 سال هشت سال را در زندان انفرادي گذراند كاري سخت كه هر زنداني قدرت تحمل ان را ندارد با پايان جنگ اسيران عراقي و ابراني ازاد شدند اما رژيم بعث عراق سرتيپ لشگري را ازاد نكرد چون رژيم ديكتاتوربعثي مي خواست از او اعتراض دروغ بگيرد عراقي ها سرتيپ لشگري را شكنجه مي دادند تا اعترف كند (ايران جنگ را شروع كرد نه عراق) اما ان خلبان شجاع ارتش ايران ان سر باز مومن مقاومت كرد و دروغ نگفت عاقبت 10 سال پيش بود كه بعثي ها مجبور شدندسرتيپ لشگري را ازاد كنند . سرتيپ لشگري براثر زخم هاي دو ران جنگ و اسارت به شهادت رسيد و رهبر معظم انقلاب به ان شهيد دلاور لقب (سيدالاسرا)داده بودند (او)قهرمان بود